ساحل .ادبیات .خاطره .دلنوشته .

شعر وادبیات ومتون ادبی

تبلیغات تبلیغات

سپید ،سپید ،ساحل

شعر ویرایش شده از شعرهای قبلی . در میان رقصِ واژه‌های سپید، تو چون قاصدکی، پنجره‌های رویا را می‌گشایی، دریچه‌ای به رنگین‌کمانِ امید. شبِ سیه، اسیرِ گیسوانِ تو، لبخند می‌زنی به سپیده‌دمانِ فردا. برکه‌ای آرام، کنارِ راهی خاکی، چشم‌به‌راهِ زایشِ ماهیِ رها. وزغی جَهانده از برکه به جاده، چه دیر آمدی برای دلربایی. تپه‌ای سنگی، گلِ سنگی نشسته روبرو، دره‌ای ژرف، که رودی پُرخروش از آن گذر می‌کند، گاهی پُرجوش، گه کم‌آب.
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها